مانیمانی، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

❤ مانی...تنها بهانه زیستن ❤

ديشب در منتهاي خستگي از سر كار برميگشتم؛ سوار اتويوس بودم...

1390/4/27 9:14
نویسنده : ღ نانی ღ
657 بازدید
اشتراک گذاری

نایت اسکیننایت اسکین

ديشب در منتهاي خستگي از سر كار برميگشتم؛ سوار اتويوس بودم. نسبتا خلوت بود. دو تا خانم مانتويي شيك هم كنار من نشسته بودند.
سرم چسبيده به شيشه اتوبوس؛ مشغول تماشاي بيرون. يه خانمه باردار داشت تو طول پياده راه ميرفت ؛ كه بخاطر بارداري احتماله زياد دوقلو شكمش خيلي بزرگ بود و خوب ناخود آگاه نگاه ادم ميرفت سمتش؛ نگاهمو كه از خانم باردار تو خيابون آوردم سمت پليرم ؛ كه يكدفعه صداي داد و بيداد خانم هاي بغل دستي ام؛ دوباره مسير نگاهمو عوض كرد 
زنيكه عوضي خجالت نميكشه با اين وضعيت مياد تو خيابون 
اينا تقصيره شوهراشونه؛ اگه غيرت داشتن كه وضع اين نبود 
ما كه زنيم بش نگا ميكنيم ديگه واي به حال بقيه 
ميميره يه چادر بندازه سرش
ديگه تقريبا داشتند از عصبانيت داد ميزدن . .
منم گيج بودم از اين همه زن ستيزي و حرفايي كه برام عجيب بود غصه ام گرفته بود. برگشتم به خانمه گفتم ببخشيد تو بحث اتون دخالت ميكنم. اما اون خانم بارداره. ميفهميد؟ چرا اين قدر زن ستيزيد؟
با عصبي ترين حالت ممكن ؛صورتش رو آورد تو نيم سانتي صورتم و با همون ولوم صدا 
ما زن ستيز نيستيم . ما ناهنجار ستيزيم
شكم يه زن باردار چه ناهنجاريه داره آخه؟ اون شكم توش حيات جاريه. زيباست . زايش رمز بودنه هستيه؟ ميفهمي خانم؟ اون برجستگي زيباست . جزئي از زنانگيه .
حرف نزن. سينه هم برجستگيه . بايد بندازيمش بيرون . بايد از مرد نامحرم بپوشونيم. شو ماها فك ميكنين هر كي بي حجاب تر باشه با كلاس تره. . مثلا ميخواي بگي روشن فكري؟
اگه تمدن به برهنگي باشه حيوون ها از همه متمدن ترند!!
خانم . اراجيف كتابهاي مطهري رو برا من بلغور نكن لطفا . متاسفانه شما اصلا فكر نداري كه روشن يا تاريك باشه
خانم بغل دستي اش با حق به جانب ترين حالت ممكن
بيخيال اين بچه است باش بحث نكن
خانمه هم مجددا شروع كرد به داد و بيداد
بقيه زنهاي اتوبوس هم مشاركت كردند تو بحث و تاييد ميكردنشون و براي امثال من كه باعث مريض كردن اين جامعه شدن اظهار تاسف ميكردن.
..........
ديدن اون حجم از حماقت داشت حالمو بد ميكرد. اومدم پياده بشم . برگشتم همه اشون رو مخاطب قرار دادم 
لياقت گوسفندا ؛حكومت گرگاست . پيرو همون دين باشيد
اينو كه گفتم خانمه ته اتوبوس خيز برداشت سمتم ؛ كه اگه راننده در نزده بود معلوم نبود چي پيش ميومد

من بهت زده تو خيابون به اتوبوس در حال حركت نگا ميكردم . وصداي فرياد هاي زن هاي چسبيده به در؛ كه درو بزن ميخوايم بكشيمش!

منبع :

http://www.google.com/reader/item/tag:google.com,2005:reader/item/93137798910790f9

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

شاهده
27 تیر 90 10:10
سلام عزیزم خوبی؟ این مسائل متاسفانه به بدترین شکل ممکن داره از خانومای بی حجاب جلوه می کنه...اتفاقا دیشب،با خانواده همسرم رفته بودیم فرحزاد شب نشینی در تمام وقتی که اونجا بودیم همه بی حجاب ها و بد حجاب ها بهمون تیکه های بد می نداختن البته همسرانمون از خجالتشون در اومدن ولی منظورم اینه که والا این کشور جمهوری اسلامیه اگه قراره کسی ادعایی داشته باشه کسیه که حداقل ظاهرش به اسلام بخوره ولی انقدر این افراد پر رو هستند که تو مملکت امام زمان هر غلطی دلشون می خواد می کنن...واقعا متاسفم... بلاخره یه روزی میرسه که صاحب ما هم میاد...می خوام اونوقت قیافه هاشونو ببینم...
عزیزم خیلی التماس دعا گلم


ممنون از توجه شما. چون این مطلب برام جالب بود از منبع نقل شده اینجا گذاشتم. قضاوت با دوستان
مامان علي
31 تیر 90 3:53
سلام عزيزم.تا بخوايم ياد بگيريم براي بقيه تصميم نگيريم و در مورد بقيه زود قضاوت نكنيم ، گرگا خوردنمون


جامعه ما اینطوریه دیگه!!!!!!!!
haleh
31 تیر 90 6:30
واقعا این هم مطلبی بودها


یکی از دغدغه های جامعه ما
مامان نازنین زهرا
2 مرداد 90 14:46
ای کاش این جمعه بیاد و ریشه همه بد حجاب ها رو از جا در بیاره خدایا این همه شهید این همه جوون این همه تازه دوماد با یه عالمه آرزو رفتن شهید شدن از اینا باید خجالت بکشن به خدا مادر بزرگ شوهر من از غم پسر نوجونش که به تکلیف نرسیده شهید شد دق کرد این نیست ارزش جون جوون ها مون ببخشید احساساتی شدم