مانیمانی، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

❤ مانی...تنها بهانه زیستن ❤

خاطرات اول مهر...

1390/7/1 23:57
نویسنده : ღ نانی ღ
1,111 بازدید
اشتراک گذاری

  

 

دلم تنگه واسه بچه گیم

واسه شادی های ساده و بی دلیل

واسه اون روزایی که شوق اول مهر داشتم

واسه دنیای کوچیک بچه گی

واسه خنده های بچه گونه

واسه بوی کتابهای نو

واسه اشتیاقِ، گرفتن کتابهای درسی و هر روز دیدن تک تک صفحه هاشون

واسه حیات مدرسه

واسه بازی کردنهای بچی گیم

واسه دوستام

واسه کوله های کوچیک مدرسه و چند تا کتاب نازک توش، که با اشتیاق توش میذاشتم

واسه فکر شب اول مهر که چه کتابی رو با خودم ببرم مدرسه؟

واسه فکر اینکه  کی ، خانوم معلم روز اول اسمم رو میخونه و چی ازم میپرسه؟

حتی واسه تکرار مدام کلمه حاضری که میخواستم روز اول با صدای بلند بگم

تا مبادا بد بگم !

واسه دغدغه مشق های ننوشته م

واسه اینکه بزرگترین درد زندگی م  یه صفحه  مشق ننوشته م  بود

واسه مداد تراشیده  و پاک کن هام  با عمر کوتاهشون که همیشه گم میشدن

واسه خوابالو پا شدن و رفتن مدرسه

واسه حرفها و درسهای پشت هم معلم و گوش نکردن ما

واسه نیمکت های سخت مدرسه که تازگی ها میگن غیر بهداشتیه و ما الان قاعدتاٌ باید ناقص شده باشیم !                         

حتی واسه صدای نخراشیده زنگ مدرسه که به خاطر روحیه بچه ها جدیداٌ آهنگ میزنه

برای درس خوندن های مدام شب امتحان که تلافی یه سال در بیاد

نمیدونم چرا ؟! اما وقتی یاد مدرسه میوفتم کیف میکنم از اینکه این همه بچگی کردم  و لذت بردم از زندگی با دل بی غصه بچه گونه م

دلم برای مدرسه تنگ شده

دلم برای بچه بودن تنگ شده

دلم برای اون روزها تنگ شده

 

۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩

 

وقتى براى اولين بار اين عكس ها رو ديدم، چنان ياد گذشته افتادم كه از اين همه تاثير خنده م گرفت. عكس هايى كه منو تا دبستان برد، جايى كه براى اولين بار نوشتن و خوندن یاد گرفتم. چنان پرشتاب اين عمر مى گذره كه وقتى به سال هاى دور نگاه میکنی جز يه لبخند كارى از دستت بر نمیاد. داستان هاى دبستان شيرين و آموزنده بود هرچند تكاليف زيادش برامون سخت بود اما چنان در سختى روزگار غرقيم كه مى گیم كاش امشب به جاى اين همه مشكل 100 بار از روى كوكب خانوم مى نوشتيم. عكس هاى زير نماد ساده درس خوندنمونه. لوازم التحريرهامون همه شبيه هم بود كه فرق بين بچه پولدار و بى پول بينمان مشخص نشه، پس يادمون دادن كه به هم فخر نفروشيم اما چه حاصل تمام درس هاى مدرسه با بزرگ شدنمون کم کم از يادمون میره !

 

 

  

 

 

  سلام عزیزم خیلی خوش آمدی .نظریادت نره

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان نفس طلایی
1 مهر 90 23:57
ممنونم از عکسای قشنگتون اجازه هست از عکسای ناز تو وبم بذارم ؟


خواهش میکنم عزیزم حتما
مامان گیسو
2 مهر 90 0:14
ای نانی امشب با من چه کردی با این عکسات
اشکم در اومد


قربونت برم مونا جون.ببخشید. منم همیشه اول مهر گریه م میگیره
راستی گیسو خانوم ناز چطوره؟
سحر
2 مهر 90 9:44
واییییییییییییی نانی جونم
خیلی با حال بودن
مرسی حس خوبی بهم دادی ممنونم عزیزم
مانی جونم بوسسسس


خواهش میکنم عزیزم. مرسی
محيا كوچولو
2 مهر 90 10:12
چقدر زيبا


قابلی نداشت
مامان زینب دخمل ناز
2 مهر 90 11:01
مارو بردی به اون سالهای دور و دراز ... سال 70
راستی تولدانه داریم


حتما میام پیشتون
مامان مانی جون
2 مهر 90 13:59
یادش به خیر
من که همیشه موقع مشق دیدن خانم معلم پشت در کلاس پیش سطل زباله در حال تراشیدن مدادام بودم
آخه مشقامو نمینوشتم


ای شیطووووووووووون.
قاصدک
2 مهر 90 23:02
سلام نانی جون

من بیشتر از هر چیزی نی نی نازت نظرم رو جلب کرد
خدا نگهدارش باشه
و همیشه شاد و سلامت باشه زیر سایه پدر مادرش با این دفتر خاطرات قشنگ


مرسی دوست خوبم
بهناز مامان نازنین
2 مهر 90 23:13
ای خدااااااا چقدر باحال



دقیقا همینطوره. من همش حال و هوای اون روزها رو دارم که میخواستم صبح برم مدرسه امشب خوابم نمیبره
مامان پارسا جون
3 مهر 90 0:59
یادش به خیر


حیف زود گذشت
مامان پرنیا
3 مهر 90 1:18
مرسی


خواهش میکنم عزیزم
مامان آنیسا
3 مهر 90 1:33
سلام مانی جوووووون خوشگل
با آنیسای من دوست میشی گلم ؟


سلام عزیزم حتما
منامامان الینا
3 مهر 90 11:31
سلام نانی جون
خوبی عزیزم؟مانی جون خوبه؟
آخ که با دیدن این عکسا دلم هوایی شد و من و برد به اون زمونهای دور دنیای بچگی چقدر قشنگه نه؟
راستی مانی جون تو آخرین عکسی که گذاشتی چقدر تغیییر کرده دیگه داره واسه خودش مردی میشه ها!


سلام عزیزم. مرسی.من عاشق اول مهر هستم.
واقعا به همین زودی بچه ها بزرگ میشن و ما فکر میکنیم اونا همیشه بچه هستن
مامان ثمين
3 مهر 90 14:39
سلام مامان عزيز.عكسات منو برد به خاطرات اون روزاي زيبا.امروز صبح كه مدرسه ها باز شد (3/7/90)از پنجره اتاق خيابون رو نگاه ميكردم بچه ها با لباساي نو به مدرسه ميرفتند آخه نزديك خونه ما سه تا مدرسه هست.خيلي شور و شوق داشتند فقط دلم به حال اون بچه هايي سوخت كه الهي بميرم روز اول مدرسه با همون لباساي قبليشون به مدرسه ميرند يا لوازم التحريرشون فانتزي و شيك نيست...


قدیما همه بچه ها مثل هم بودن. فقیر و غنی معنی نداشت. اما الان متاسفانه این فاصله ها خیلی زیاده. ایشااله همه بچه ها موفق باشن
مهدي حاجيان
3 مهر 90 15:27
خيلي خيلی زياد

و اما ني ني
2.670 وزن
48 قد
سفيد مثل برف
موي بور
چشم آبي
هر دوشون هم خوب هستن شكر خدا
و ممنون از شما


شرمنده خیلی زیااااااااااااااد
خدا رو شکر. بهتون تبریگ میگم قدمش پر خیر و برکت باشه.
ای جان تقریبا هم وزن مانی.ماشاله پس باید خیلی ناز باشه این دخمل شما. کی عکسشو ببینم؟؟؟؟


بابای مهرسا
3 مهر 90 17:22
مهرسا اومد خونه


خدا رو شکر
آرتین خان
3 مهر 90 20:04
عزیزم اول مهرت مبارک!!!
اون عکس کتاب حس دل شوره رو خوب انتقال داد


باز پائیز است
اندکی از مهر پیداست
حتی در این دوران بی مهری
باز هم پائیز زیباست
شهره مامان مينو
3 مهر 90 20:07
با اين عكساي قشنگت منو هم بردي به دوران دبستان...يادشون بخير


واقعا یادش بخیر
خاله مصی
5 مهر 90 8:42
بعضی وقتا دلتنگی چقدرخوبه
من اولین روز مدرسه مو هیچ وقت فراموش نمی کنم واز راه دور دست معلمم رو میبوسم
ازت ممنونم که منو به اون سالهابرگردوندی


ممنون عزیزم از حضور گرمت.
مهدي حاجيان
5 مهر 90 17:18
ماني به معني ماندني و جاودان و هم به معني انديشمند. ايراني ها يك پيامبر هم داشتن با همين نام يعني ماني پيامبر كه نقاش هم بوده و به پيروانش مانوي ميگفتن.
و اما مانيا= ماني+الف تانيث كننده كه همون معني رو ميده ولي براي دختر. مثل كيان و كيانا يا مثل آريان و آريانا يا مثل مهران و مهرانا و معني يونانيش (يعني در لاتين هم كلمه اي هست با همين وزن و تلفط) هم بماند كه ميشه عشق شديد و علاقه مرفط و شوق زياد و ديوانگي و شيدايي. من بخاطر مهني فارسيش اين اسم رو انتخاب كردم. عكس رو هم چشم براتون ارسال ميكنم. راستش آره خييييييييلي نازه خوشگله. طايفه ي مادري من همشون بور هستن و چشماي پدر بزرگ و مادر بزرگ داييم و يكي از خاله هام هم آبيه كه اميد وارم چشماي مانيا كوچولو هم همينطوري بمون و تغيير رنگ نده. فعلن تا بعد باي


اسم قشنگیه. تبریک میگم.حتما هم دخمل نااااااااازی هست. منتظر عکسش هستم م م م م
مامان رها
6 مهر 90 11:11
سلام نانی جون خیلی جالب بود پر کشیدم به اون دوران خوب ....................


سلام عزیزم. مرسی
مهدي حاجيان
6 مهر 90 11:18
خاله سلام
منم مانيا
بابايي برام عكس لحظه ي تولدم رو فرستاد


ماشااله خیلی نااااااااااازه . خدا حفظش کنه. منتظر عکسهای بعدی هستم. منتظر وبلاگش هم هستم شدیداٌ
نیلو
8 مهر 90 16:51
سلام نانی جون.
ایشالا جشن مدرسه رفتن و اول مهر مانی جونمون
عکس زیبا بود
گل پسر ما رو ببوسید


مرسی عزیزم . ممنون از حضورت. کم پیدائی؟؟؟
مامان پارسا جون
9 مهر 90 18:10



مامان ماني
9 مهر 90 22:49
خاطرات قشنگيو تو ذهنم تازه كرديد ....
بسيار عالي ....
ماني جون رو از طرف من ببوسيد ....



مرسی دوستم . شما هم همچنین