یه روز برفی...
از اونجایی که من عاشق برف هستم، هفته پیش که برف حسابی بارید چند تا عکس گرفتم که موقع عکس گرفتن 3 تا دوست مهربون هم با من همراهی کردن که برای تشکر عکسشونو میذارم اینجا...
چشمتون روز بد نبینه حسابی رفته بودم تو حس و داشتم از برف لذت میبردم و مثلا عکاسی میکردم که یه دفعه دیدم 3 تا سگ کنارم و در فاصله یک قدمی من ایستادن و زل زدن به من... دیگه نمیدونستم چیکار کنم فقط برای اینکه پیش اونا کم نیارم و وانمود کنم نترسیدم همونجوری ایستادم و ازشون عکس گرفتم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی