تصادف من و بابایی
عسلم امروز زیاد روز خوبی نبود . صبح که داشتیم میرفتیم اداره ، بابایی با یه ماشین تصادف کرد خیلی حالمون گرفته شد البته اتفاق خاصی نیفتاد ولی بابایی خیلی دمق بود
ولی من بر خلاف همیشه ترجیح دادم به این موضوع بخندم. اخه اونقدر توی این روزها مشکلات داشتیم که دیگه این چیزها خیلی مسخره اس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی