**اولین کادو بابا نیما **
(3/10/1389)
سلام فندق میدونم حالت خوبه آخه تکون خوردنهات خیلی زیاد شده . چند روز پیش سرویس تخت و کمدت رو آوردن وای نمیدونی چقدر نازه البته عکسشو برات گذاشتم . نیما که خیلی خوشحاله برات یه هاپوی پشمالو سفید خریده . هر روز کلی باهات حرف میزنه . وقتی اولین بار دستشو گذاشت روی دلم و تو یه لگد محکم زدی ، تازه فهمید که یه کوچولوی نانازی تو دلمه . حالا هر وقت تکون میخوری سرشو میذاره روی دلم باهات حرف میزنه وقتی حرف میزنه تو هم حسابی ذوق زده میشی و تکون تکون میخوری . منتظره زودتر بیایی تا باهات فوتبال بازی کنه .
داریم روزشماری می کنیم با چیزی که دکتر گفته 87 روز دیگه مونده تا ببینیمت .. .
راستی دختر عموت " رامیلا " خانوم 6 آذر بدنیا اومد . خیلی گریه میکنه . همش دعا میکنم فندق من زیاد گریه نکنه و خنده رو باشه. می دونم که خیلی آقایی ی ی ی ی ی پسر مامان
محکم می بوسمت دنیای من