6 ماهگیت مبارک ...
با اومدنت ، گذر زمان شدیداً از دستمون در رفته!!! حساب روزها و دقایق و لحظات تو رو داریم اما گذران عمر خودمونو نه...
6 ماه گذشت...6 ماه شیرین و پر دردسر...دیروز وقتی داشتم عکسهای نوزادیت رو می دیدیم تعجب کردم از این همه تکامل و تحول...راستش دوست دارم عکسهات رو دیر به دیر ببینم چون بیشتر این رشدی که در پیش گرفتی به چشمم میاد...
هر روز شیرین تر از روز قبلی...هر روز کارهای جدیدتری می کنی..گاهی با خودم فکر می کنم اگر تمام این شیرین کاری هات قرار بود یه دفعه رو بشه من حتما طاقتش رو نداشتم ،خدا رو شکر که این رشد و شیرینی ها مرحله به مرحله رو میشن !!!
حالا دیگه از پس نیازهات بر میای...خوب می تونی نشونم بدی چی می خوایی و این کار منو کمی آسونتر کرده...
اونقدر شیرین و خوشمزه شدی که گاهی دلم میخواد قورتت بدم !!!
فکرش رو بکن می شم مادر بچه خوار!!!
آرزو میکنم همیشه سالم و خندون باشی خوشگلم